۱۳۹۵/۰۶/۱۱ - ۱۴:۲۱
«سراج 24» گزارش می‌دهد؛

بررسی شعارها و برنامه‌های اجرا نشده وزیر فرهنگ و ارشاد/ بررسی موارد مسکوت از برنامه‌های وزیر دولت یازدهم برای کسب رای اعتماد مجلس

منظور از دیپلماسی فرهنگی وزیر ارشاد همان راهی است که جناب ایوبی در مسیر کن برداشته و چند روزی را میهمان این جشنواره شده است! و یا این که عرض اندام انواع تابلوهای بی هویت از سوی هنرمندان غرب گرا با نام ایران در جشنواره تجسمی دو سالانه ونیز است؟!

بررسی شعارها و برنامه‌های اجرا نشده وزیر فرهنگ و ارشاد/ بررسی موارد مسکوت از برنامه‌های وزیر دولت یازدهم برای کسب رای اعتماد مجلس

گروه فرهنگی «سراج24»: هنگامی که علی جنتی از سوی حسن روحانی به عنوان گزینه وزارت خانه فرهنگی دولت برای کسب رای اعتماد توسط نمایندگان به مجلس معرفی شد و برنامه های خود را جهت جلب توجه خادمان ملت به صحنه علنی مجلس آورد و قرائت کرد، بخشی مهم در میان برنامه ها خودنمایی می کرد که بیشتر از این که در راستای نمایان سازی برنامه های آتی فرهنگ و هنر کشور باشد، حرکتی سیاسی وار برای تحریک توجهات از ناکارآمدی مدیریت فرهنگی در دولت های نهم و دهم بوده است. در واقع هنگامی که دفترچه برنامه های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت تدبیر و امید را مورد تورق قرار دهید، به بخشی خواهید رسید که «بررسی وضعیت موجود بخش فرهنگ و هنر» نام دارد و ما در این یادداشت سعی بر این داریم تا ذره بین نگاه خود را به سمت همین بخش مهم و مورد اشاره وزیر ارشاد قرار داده و به نتیجه گیری این مطلب برسیم که آیا طی نقطه نظرات اعلام شده از سوی علی جنتی، اصولا ناکارآمدی های فرهنگی دولت گذشته حقیقت داشته است؟ و حتی در صورت تائید همین نقایص فهرست شده توسط جناب وزیر که حتما براساس نظر مشاورانش به شکلی شیطنت آمیز تنظیم شده است، گزاره های مورد نقد در این 3 سال از فعالیت دولت یازدهم رنگ تغییر و شکلی مطلوب یافته است؟

تنش زدایی یا تنش زایی!

در اولین بخش از فهرست اعلام شده توسط علی جنتی، نقدی به نحوه ارتباط مسئولان دولتی گذشته با نهادهای مختلف فرهنگی شده است و به این نتیجه رسیده که که وزارت فرهنگ دولت قبل در سامان دهی ارتباطش با نهادهای مختلف فرهنگی ناموفق عمل کرده است. وزیر فرهنگ دولت جنتی در حالی شیوه مدییریت فرهنگی در دولت گذشته را مورد انتقاد قرار می دهد که در همین دولت و در این سال ها بعد از گذر از موج رسانه ای انتخابات و به مرور زمان انواع اختلافات و مواضع متضاد در عرصه فرهنگ و هنر به شکلی پیدا و پنهان به وجود آمده و خودنمایی کرده است. برای نمونه می توان به همین اتفاقات اخیر رجوع کرد و از عدم راهیابی آثار ویدئویی به بخش مسابقه جشن خانه سینما که منجر به امضای گلایه آمیز جمعی از فیلمسازان جوان و مستقل شد، به عنوان تنش موجود در عرصه فرهنگی یاد کرد. همچنین وضعیت بی سرانجام و مبهم برگزاری کنسرت ها و شرایط ناگوار اجراها که موجب اعتراض بخشی از جامعه شده است هم نمونه ای دیگر از بحران موجود فرهنگی است. همچنین دو دستگی میان نظرات وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی که در زمان اکران فیلم «50 کیلو آلبالو» و با گفته های علی جنتی مبنی بر عدم اطلاع از اکران این فیلم مبتذل به شکلی عینی خود را نشان داد، چه دلیلی چون اختلاف سلیقه می تواند باشد؟ و این نمونه ای دیگر از وضعیت گسسته و بی سر و سامان فرهنگ و هنر خواهد بود. این در حالی است که در دولت گذشته به جز حاشیه هایی که بعد از تعطیلی خانه سینما از سوی طیفی با دیدگاه کاملا سیاسی به وجود آمد، بحرانی وجود نداشت و حتی برخی فیلم های به محاق رفته مانند «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمی کیا که به دلیلی نامفهوم چند سالی توقیف بود، رنگ اکران به خود گرفتند.

ارتباط با مشترک مورد نظر برقرار نیست!

بند دوم از نقیصه سرایی توسط وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم نسبت به عملکرد فرهنگی دولت گذشته مربوط به عدم ارتباط وزارت خانه با نهادهای فرهنگی غیر دولتی است و در توضیح این بخش آمده است که برخی از تشکل های غیر دولتی به دلیل دخالت های دولت وقت اقدام به تعطیلی فعالیت های خود کرده اند. پیداست که به دور از جانبداری از دولت و گروهی در همان دوره شاهد حضور بخش خصوصی در عرصه فرهنگی و هنری بوده ایم و بسیاری از آثار ساخته شده از دریچه فعالیت های موسساتی غیردولتی حاصل شد. در عین حال با توجه به ادعاهای وزیر مبنی بر ناکارآمدی و عدم مدیریت صحیح فرهنگی در گذشته باید این مساله از سوی متولیان امر به شکلی حقیقی و مطابق با آمار عنوان شود که در این دولت چه دستاوردهای چشم گیر و مشهودی از سوی دولت در بخش خصوصی سازی سینما صورت یافت و مگر این است که آثار شاخص سینمای ایران و بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر توسط نهادی تولید شد که نسبتی با بخش دولتی و نهادی ارزشی دارد.

بند سوم نقایص عنوان شده دولت گذشته در برنامه های وزیر دولت یازدهم همان اشاره به بند پیش بوده و مشخص نیست که چرا بندهای ارتباط با نهادهای فرهنگی غیر دولتی و ارتباط با بخش خصوصی مجزا شده است! با این حال در این بخش نقدی از فعالیت های مداخله گرایانه دولت پیشین به عمل آمده است. اگر چه این مساله در صورت وجود در هر دولتی، اتفاقی خوشایند نخواهد بود اما رهبریت و مرجعیت دولت را در بخش فرهنگی نمی توان نادیده انگاشت وگرنه همین می شود که برخی از جمله دولتمردان  در این دوران دم از حذف ممیزی توسط دولت بر آثار منتشره می زنند و بسیاری از نظارت ها و دخالت هایی که دولت در موارد مقتضی باید به عمل آورد در این دولت به بهانه آزادمندی! به شکلی رها درآمده است.

اقتصاد فرهنگ یا فرهنگ اقتصادی؟!

در ادامه موارد عنوان شده از وضعیت گذشته فرهنگی از سوی وزیر دولت یازدهم به «نقصان های اقتصاد فرهنگ» اشاره شده و شرایط دشوار اقتصادی در آن دوران را دلیلی از این نقیصه دانسته است. سپس از «تنگ نظری ها و فقدان مدارا و تساهل با فرهنگ و هنر» به عنوان دلایلی از رکود اقتصاد فرهنگ نام برده شده است. حال اگر به قول وزیر این میدان فراخ دشواری ها در دولت گذشته را بپذیریم، باید پرسش کرد که چه روشنایی در این دولت رخ داده است؟ و آیا فروش امسال فیلم های سینمای ایران که دلایلی جدا از عملکرد مسئولان دولتی بر آن می توان ردیف کرد را نمونه ای از موفقیت های اقتصادی فرهنگ بدانیم، آیا باید به چنین رویه ای که نتیجه عرض اندام فیلم های سخیف کمدی در سینما است، به چشم موفقیت نگریست؟ این گونه باشد که رونق اقتصادی سینما در دوران منفور پهلوی و در صف های طویل برای تماشای فیلم هایی چون «گنج قارون» بسیار بیشتر بوده است!

مدارا می کنم اما...

در برنامه اعلامی وزیر ارشاد دولت یازدهم اشاره به برخوردهای غیرفرهنگی با اصحاب فرهنگ و هنر در دولت پیش شده است که اگر منظور از این نقد، عدم ارسال کارت دعوت برای فعالیت فیلمسازان زاویه دار با نظام-که در همین دولت رخ داده است- بوده، این مساله درست است؟ وگرنه فعالیت فیلمسازان مختلف در دولت گذشته و خانه نشینی فیلمسازان ارزشی و متعهد و پیشکسوت و گلایه های آن ها در این دولت، سندی روشن در رد این ادعا است و مشخص نیست که با همه مدارای دولتمردان، چرا هنوز خیلی ها نگران و ناراضی و معترض بوده و برخی به دلیل عدم وجود شرایطی مساعد رخت سفر به تن کرده و حتی راهی لجن زار شبکه های منحرف شدند.

بخش دیگر نقد وزیر ارشاد دولت یازدهم از دولت گذشته مربوط به معضلات حوزه های فرهنگی و هنری در سطح بین المللی است و نشانه ای دیگر از شعارها و ادعاهای مسکوت مانده وزارت خانه دولت تدبیر و امید است. آن جا که بحث دیپلماسی فرهنگی به عمل می آید و مشخص نیست که منظور از دیپلماسی به عمل آمده در عرصه فرهنگ همان راهی است که جناب ایوبی در مسیر کن برداشته و چند روزی را میهمان این جشنواره شده است! و یا این که عرض اندام انواع تابلوهای بی هویت از سوی هنرمندان غرب گرا و خارج نشین و بیگانه پرستی است که با نام ایران در جشنواره تجسمی دو سالانه ونیز صورت یافت! با این نگاه و چنین رویه معکوس میان نقد و عمل چه توقعی از وزارت خانه فرهنگ و ارشاد این دولت می توان داشت!

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
capcha
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۸۳
آخرین مطالب
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••